قدس آنلاین: دونالد ترامپِ غرق در بحرانهای داخلی و خارجی، پنجشنبه ۲۳ مرداد بود که از موضوع عادیسازی روابط میان شیخنشین امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی بهعنوان یکی از سورپرایزهای انتخاباتی خود رونمایی کرد. او امید داشت با رو کردن این شگفتانه، افکار عمومی داخلی را که به خاطر مدیریت ناصحیح مشکلات، بهشدت از وی رویگردان شد، بار دیگر بهسوی خود کشانده و امیدهای خود برای رأیآوری در ماراتن نوامبر ۲۰۲۰ را حفظ کند. اما به نظر نمیرسد این پرده انتخاباتی هم دردی از «دونالد» دوا کند، چرا که بسیاری از تحلیلگران با توجه به پیامدهای منفی قرارداد ابوظبی – تلآویو برای منطقه و همچنین واکنش تند ایران و ترکیه، اجرایی شدنش را چالشبرانگیز میدانند.
این در حالی است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی که امروز خود بهواسطه پرونده فساد با مخالفتهای گسترده داخلی روبهرو است، خرسند از این توافق که آن را دستاورد بزرگی میخواند، روز گذشته در مصاحبه با شبکه اماراتی اسکای نیوز ادعا کرد: همکاری تلآویو با ابوظبی در زمینههای مختلف منجر به نتایج درخشانی خواهد شد. نتانیاهو درحالیکه رژیم صهیونیستی یک پای تنشهای منطقهای است، مخالفت ایران با توافقنامه صلح را البته امری عجیب ندانست و مدعی شد: ملتهای منطقه غرق در جنگ و درگیری هستند؛ وقت آن رسیده صلح برقرار شود!
توافقی که روی شن نوشته شده است
اما به نظر میرسد برخلاف میل نتانیاهو، واقعیت مسئله چیز دیگری است. شاید همین حقیقت موجب شده یک نویسنده انگلیسی در مقالهای تأکید کند توافقنامه عادیسازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی خیلی زود و حتی سریعتر از معاهدههای صلح اردن و مصر شکست خواهد خورد. «دیوید هیرست» در مقاله خود که در سایت «میدل ایست آی» منتشر شد، نوشته: توافقنامه میان امارات و رژیم صهیونیستی روی شنها نوشته شده و تنها موجب به وجود آمدن درگیریهای بیشتر میشود. وی آورده است: بن زاید، ولیعهد ابوظبی به خاطر درگیری در پروندههای مختلف منطقهای و بهویژه جنگ یمن، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به علت شکست در پرونده تقابل با روسیه، چین، ایران، کره شمالی و افغانستان و بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل هم به علت درگیری با پرونده فساد، در دولتهای خود به بنبست خوردهاند و نیازمند یک دستاورد دیپلماتیک بودند. آنها میدانند اگر قدرت را از دست بدهند چه اتفاقی برای آنها خواهد افتاد. این توافقنامه یک رویکرد شکستخورده است.
ایده قالیباف برای جلوگیری از خیانت ابوظبی
باوجود این، شکی نیست عادیسازی روابط میان ابوظبی و تلآویو پیامدهای منفی بسیاری برای منطقه خواهد داشت. همین مسئله سبب شد مقامهای کشورمان در چند روز اخیر به ابوظبی درزمینه باز کردن راه صهیونیستهای متجاوز برای ورود به منطقه هشدار دهند. روز گذشته هم محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس کشورمان ضمن محکوم کردن دوباره طرح سازش امارات با رژیم صهیونیستی، خواستار آن شد که مجالس کشورهای اسلامی از تمامی اقدامها و ابتکارات پارلمانی برای مخالفت و ممانعت از این توافق ننگین استفاده کنند.
امارات پس از توافق ضعیفتر از گذشته
باوجود همه موضعگیریها پیرامون برقراری روابط دیپلماتیک رسمی میان امارات و رژیم صهیونیستی اما نباید از این واقعیت غفلت کرد که ارتباط ابوظبی – تلآویو به سالها پیش بازمیگردد و اکنون تنها این روند علنی شده؛ پس در واقع تحول خاصی روی نداده است. یک تحلیلگر مسائل منطقه هم ضمن تأیید این نکته معتقد است اما علنی شدن این ارتباط برای منطقه تبعاتی به همراه خواهد داشت. جعفر قنادباشی دراینباره میگوید: نخستین پیامد، تضعیف بیشتر جایگاه امارات متحده عربی در منطقه خواهد بود؛ یعنی امارات پس از رابطه با صهیونیستها بسیار ضعیفتر از امارات پیشازاین توافق خواهد بود. وی ادامه داد: اکنون افکار عمومی منطقه و جهان اسلام با هرگونه رابطه با رژیم صهیونیستی مخالف هستند و این مسئله روی سیاستهای ابوظبی تأثیرگذار بوده و برنامههای ناامنسازی آنها که به نیابت از کشورهای غربی در لیبی، سوریه و سودان در حال اجراست با چالش روبهرو خواهد شد. وی تصریح کرد: پیامد دیگر این رویکرد هم افشا شدن چهره ارتجاع عرب برای کشورهای منطقه است. در گذشته تأکید محور مقاومت همواره بر این بود که برخی شیخنشینها با اسرائیل سازش کرده و بهدروغ مدعی حمایت از فلسطین هستند. امروز این مسئله عیان شده و مردم فلسطین بهروشنی میبینند درحالیکه آنها در زیر بمباران دشمن جان میدهند چه کسانی سر سفره صهیونیستها نشسته و با آنها دمخور شدهاند.
ضرورت آگاهیبخشی به افکار عمومی
البته این حقیقت روشن است که ایران و محور مقاومت برای مقابله با این توطئه عربی – عبری دستشان خالی نیست و در موقع مناسب، گزینههای واکنشی خود را رو خواهند کرد. قنادباشی دراینباره هم میگوید: جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت تا همین جای کار هم مقابل توطئههای آمریکا و صهیونیستها دستاوردهای خوبی داشتهاند. این تحلیلگر سیاست خارجی توضیح داد: همین تلاش و ایستادگی سبب شد توطئه معامله قرن آمریکایی که قرار بود بر اساس آن، بخش بزرگی از اراضی فلسطینی به اسرائیل الحاق شده و تمام کشورهای عربی به سمت عادیسازی بروند، متوقف و به رابطه با کشور کوچک عربی امارات تقلیل یابد. بنابراین ائتلاف آمریکایی – صهیونیستی باوجود خوشحالی ظاهری در موضع ضعف قرار داشته و از محور مقاومت کینه به دل دارند. وی معتقد است در ادامه و برای ناکام گذاشتن دیگر توطئههای آمریکایی – صهیونیستی باید مسئله بیداری کشورهای مسلمان بیشتر مدنظر قرار گیرد. قنادباشی دراینباره افزود: «اینکه برای عادیسازی روابط با صهیونیستها کشورهایی با ویژگیهای امارات پیشقدم میشوند نشاندهنده تأثیر افکار عمومی است، چراکه اگر نگرانی از واکنش مردم وجود نداشت کشورهایی مانند عربستان سعودی هم بیمیل نیستند که روابط پنهانی خود را آشکار کنند. بنابراین آگاهیبخشی به افکار عمومی جهان اسلام باید بهطور جدیتر مدنظر قرار گرفته و توطئه احتمالی صهیونیستها خنثی شود».
در مجموع باید به این نکته توجه کرد که پس از عملیات ترور حاج قاسم سلیمانی در عراق، سیر تحولات منطقه شتاب بیش از پیشی گرفته است و بازیگران خرد و کلان به مقدار قابل ملاحظهای خویشتنداری را کنار گذاشته و برای ضربه زدن به رقبا اقدامهای خود را علنی کردهاند؛ البته که نشانههایی از این مسئله در پیش از شهادت حاج قاسم سلیمانی نیز مطرح بود اما امروز دیگر مانند گذشته خویشتنداری را مبتنی بر بازدارندگی نمیبینند و هر طرف درصدد نهایت استفاده از موقعیتهای بدست آمده است.
خرابکاریهای هستهای و سایبری در ایران یا انفجار بندر بیروت و موج سواری محور غربی-عبری-عربی بر آن، حکایت از چنین مسئلهای دارد. به نظر میرسد حضور اسرائیل در امارات و احتمالاً در چند کشور کوچک عربی صرفاً یک حضور سیاسی و اقتصادی نباشد و این غده سرطانی به دنبال حضوری امنیتی در خلیجفارس و در نزدیکی مرزهای جمهوری اسلامی باشد. برای همین است که مقامهای ارشد نظامی و سیاسی کشورمان نسبت به پیامدهای این حضور هشدار صریحی دادهاند و روزها و هفتهها و شاید ماههای آینده نشانههای این هشدار نمایان خواهد شد. بیشک عملیاتی شدن این توافق شیطانی، طوفان شنی خواهد بود که ابتدا به چشم کشورهای مرتجع منطقه خواهد رفت.
انتهای پیام/
نظر شما